پیام ویژه
قصه عکاسی در ایران؛
از شاه عکاس دیروز تا عکاسان خسته امروز
پنجشنبه 28 مرداد 1400 - 12:45:27 PM
پیام ویژه - این دوربین‌ها به شیوه داگرئوتیپ تصویربرداری می‌کردند که از حاصل کار آنها تنها یک عکس داگرئوتیپ آن‌ هم از دوران ناصرالدین‌شاه باقی مانده است.
یک‌سال پس‌ از مرگ محمدشاه و مقارن با دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه با اختراع دستگاه فتوگرافی، صنعت عکاسی دچار تحول شگرفی شد و تاریخچه عکاسی در ایران بطور رسمی از همین زمان یعنی دوران حکومت ناصرالدین شاه آغاز شد.
ناصرالدین‌شاه از جمله اولین عکاسان ایران بشمار می‌رود و دوره حکومت او دوره شکوفایی و رشد عکاسی در ایران است. وی عکاسی را نزد شخصی به نام کارلیان فرا گرفت و عمارتی از ساختمان‌های سلطنتی را برای انجام کارهای عکاسی و تاریکخانه برای چاپ اختصاص داد که به‌نام عکاسخانه مبارکه شهرت دارد.
تاسیس رشته عکاسی در مدرسه دارالفنون نیز نشانه علاقه و اهتمام وی به این رشته است. حمایت او از عکاسی در ایران موجب رشد و گسترش زمینه‌های گوناگون این هنر در سال‌های آغازین پیدایش آن شده است.
اینروزها اما، با وجود پیشرفت دوربین‌ها و عکاس‌ها و اثبات کاربردی بودن قابل توجه عکاسی در تمامی عرصه ها از جمله صنعت، اقتصاد، هنر، فرهنگ و ... در راستای کمک به تولید و فرهنگ سازی و رشد هنر، این هنر صنعت ارزشمند، آنچنان که شایسته و بایسته است حمایتی از سوی مردم و مسئولین دریافت نمی کند فعالان این عرصه به انواع گوناگون در سایه بی‌مهری قرار گرفته اند و بسیاری از کاربردهای این هنر صنعت ارزشمند و جذاب همچنان در سایه کم توجهی یا بی توجهی مانده اند.
عکاسانی که در جامعه امروز ما متحمل مشکلات اقتصادی فراوانی نظیر افزایش قیمت تجهیزات، نادیده گرفته‌ شدن حقوق‌ مولف برای آثارشان، درآمد پایین و ... هستند و آثارشان کمتر به عنوان محصول فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد و حمایت از آنها دریغ می‌شود.
تصاویری که توسط آنها ثبت می‌شود اما به هزار و یک بهانه منتشر نمی‌شود، هنر و علاقه‌ای که کنار گذاشته‌ می‌شود و حرفه‌ای که برای عموم عکاسان شغل دوم و حتی سوم محسوب می‌شود، چراکه درآمد آن جوابگوی زندگی این هنرمندان نیست و آنچه آنان را در این عرصه ماندگار کرده عشق عکاس به عکس است، محصول فرهنگی باارزشی که همچنان تعریف و جایگاه واقعی خود را در جامعه‌ ما یافت نکرده و همچنان صرفا و عموما در حد ثبت خاطرات برای مردم عادی و در حد عکس های پرطمطراق تبلیغاتی برای مسئولان دارای ارزش توجه است.
شاید امروز که به عنوان روز عکاسان نامگذاری شده بهانه خوبی برای شنیدن حرف‌های نگفته یا بهتر بگوییم شنیده نشده آنان باشد. این حرفا مکررا گفته شده و عموما شنیده نشده اند اما باز هم ارزش گفتن دارند تا مگر روزی شنیده شوند.
جایگاه شغلی عکاسان جایگاه مناسبی نیست
آوا اخوت یکی از عکاسان شهر اراک می‌گوید: در حال حاضر قیمت دوربین و تجهیزات عکاسی سرسام آور است، طی چهار الی پنج سال گذشته شاهد چند برابر شدن قیمت دوربین‌ها و تجهیزاتی مانند سه‌پایه، لنز و... بوده‌ایم. مگر یک عکاس چقدر درآمد دارد؟
وی افزود: یاد گرفتن عکاسی نیز نیازمند صرف هزینه‌های بالایی است. متاسفانه در آموزشگاه‌ها کیفیت آموزش در سطح بالایی نیست و داشتن مربی خصوصی و ورکشاپ‌های آموزشی و حضور در آموزشگاه‌های متنوع نیز نیازمند صرف هزینه بالایی است.
وی ادامه داد: در کشور ما و بخصوص در شهر اراک برپایی نمایشگاه عکس فقط مصداق صرف هزینه‌های بالاست و درآمدزایی بالایی بدنبال ندارد چراکه عکس به عنوان یک محصول هنری در جامعه مشتری چندانی ندارد، در صورتی که در کشورهای دیگر نمایشگاه عکس منبعی برای درآمدزایی عکاسان بشمار می‌رود.
اخوت افزود: متاسفانه جایگاه شغلی عکاسان در کشور ما جایگاه شغلی مناسبی نیست و شرایط بازار و اقتصاد باعث شده‌ است که عکس بعنوان یک اثر هنری دیده نشود.
با ارتقای ابزارهای عکاسی و البته ورود موبایل و تجهیزات و نرم افزارهای مختلف به کشور، تعداد کسانی که به این عرصه ورود کرده و مدعی عکاس بودن هستند هم افزایش یافته و به نوعی وجهه تخصصی این حرفه که نیازمند کسب آموزش و البته شاگردی کردن ها در محضر اساتید و کسب تجربیات بسیار استف نادیده گرفته شده است، اخوت در این‌باره افزود: عکاسی یک حرفه شیک و وسوسه‌انگیز است که میل و کشش جوانان را برمی‌انگیزد و هرکسی که به سمت این حرفه قدم برمی‌دارد خود را عکاس می‌داند. این موضوع یک آسیب جدی برای عکاسی است اما باید گفت که هرکسی که دوربین در دست دارد و به آن علاقه دارد عکاس نیست و امید است شرایط تغییر پیدا کند و به این هنر به شکل حرفه‌ای تری پرداخته و به آن بها داده شود.
فرهنگ آمپول نیست
وی تصریح کرد: برای جلوگیری از کپی‌رایت، رعایت حقوق مولف، حمایت از عکاسان و صرف هزینه برای عکس خوب باید فرهنگ‌سازی صورت بگیرد. فرهنگ آمپول نیست که به جامعه تزریق شود، فرهنگ‌سازی از خانواده‌ها و مسئولین و مدارس آغاز می‌شود.
کمبود یک رسانه اختصاصی برای هنرمندان کشور
امیرحسین فراهانی از دیگر عکاسان شهر اراک می‌گوید: امروزه تصویربرداری از مراسمات به‌ نوعی در فرهنگ ما جا افتاده است و آتلیه‌ها تنها مکان‌های درآمدزایی از عکاسی هستند که آنها نیز با توجه به افزایش قیمت‌های کاغذ و آلبوم‌ها از میزان درآمد خود گله‌مند هستند، با این حال همین میزان درآمد و چنین شرایطی برای درآمدزایی، برای سایر عکاسان وجود ندارد و فرهنگ خرید عکس تولید شده توسط هنرمند در جامعه هنوز ایجاد نشده است.
وی ادامه داد: متاسفانه در جامعه‌ ما عکاسی و هنر در واقع به رسمیت شناخته نمی‌شود. ادارات دولتی برای عکس‌برداری از مراسمات و جلسات از عکاسان حرفه‌ای استفاده نمی‌کنند، آنها یا عکس را از منابع دیگر کپی می‌کنند یا کسی را که صرفا دوربین دارد و سواد عکاسی ندارد برای عکسبرداری و فیلمبرداری بکار می گیرند در حالی که اگر آنها عکاس را به رسمیت بشناسند و برای ثبت تصاویر رویدادها از عکاس واقعا حرفه ای کمک بگیرند به نوع فرهنگ سازی در این عرصه نیز صورت می گیرد.
درهای بسته فروش بین المللی برای عکاس ها
فراهانی گفت: جایزه‌های فرهنگی جشنواره‌ها مبالغ بسیار کم و پایینی است و فروش عکس در خارج از کشور نیز به نوعی امکانپذیر نیست چراکه پرداخت‌ها به لحاظ ارزی با مشکل روبرو است. در کشورهای توسعه یافته فرهنگ به رسمیت شناختن اثر هنری و بها دادن به آن وجود دارد، اما متاسفانه در کشور ما عامه مردم اهمیتی برای این هنر و البته بسیاری از دیگر هنرها قائل نیستند.
وی افزود: همانگونه که برای اهالی ورزش، کودک و مذهب و... رسانه‌ و شبکه های تلویزیونی وجود دارد، وجود رسانه‌ تخصصی یا حتی یک شبکه تلویزیونی برای قشر هنرمند و معرفی آنها و آثارشان می‌تواند به فرهنگ‌سازی در عرصه هنر منجر شده و گام بزرگی برای به رسمیت شناختن هنرهای مختلف بویژه هنر عکاسی باشد.
اراک گرفتار معضل مهاجرت هنرمندان شاخص است، فراهانی با تایید این مهم بیان کرد: متاسفانه تنها مکان فرهنگی تخصصی استان مرکزی و اراک فرهنگسرای آیینه است و شهر اراک فاقد فضای هنری کافی برای ارائه و عرضه‌ی اثار هنری است که همین بی توجهی به هنر در شهر می‌تواند موجب مهاجرت هنرمندان به پایتخت شود.
مسئولین فرهنگی مسبب سیر نزولی ارزش این محصول فرهنگی
محمدحسین جمالزاده از پیشکسوتان عکاسی استان مرکزی نیز گفت: عکس بعنوان یک محصول فرهنگی در تمامی فرهنگ‌ها و همچنین در فرهنگ و هنر ما تعریف شده است، اما مسئولین فرهنگی‌مان و برخی از مردم برای دسترسی راحت و صرف مبلغ کم، ارزش این محصول فرهنگی را پایین می‌آورند. ارزش معنوی و ریالی عکس بسیار بالاست زیرا عکس می‌تواند یک اتفاق یا خبر را به شکل منحصربه فردی به تصویر بکشد و ماندگار کند.
حدف درآمدهای کوچک عکاسی
وی ادامه داد: در حال حاضر وضعیت عکاس‌ها مناسب نیست، بجز آتلیه هایی که عروسی های سنگین عکاسی و فیلبرداری می کنند و کسانی که عکاسی صنعتی می کنند، وضعیت بقیه عکاس‌هاخوب نیست. ما دلمان را خوش کرده بودیم به عکس های پرسنلی 3.4 و 6.4 که آن را هم دولت به دفاتر پلیس +10 و دفاتر پیشخوان سپرده است.
جمالزاده درباره تغییر وضعیت عکاسی و دروبین‌ها از گذشته تاکنون توضیح داد: هزینه عکاسی آنالوگ در زمان خودش خیلی بالا بود و مشکلات زیادی داشت. در ابتدا باید نگاتیوها در تاریکخانه ظاهر و بعد از کارهای اولیه دوباره در تاریکخانه چاپ می‌شدند. این فرایند سخت بود و نگرانی از بین رفتن عکس هم وجود داشت مثلا گاهی نوری به تاریکخانه می‌تابید و موجب خراب شدن عکس می‌شد که در این‌صورت تمامی اقدامات باید تکرار می‌شد.
وی افزود: تا مدت‌ها عکس های رنگی را نیز برای چاپ به دلیل نبود لابراتوار چاپ در همه شهرها، می‌بایست به تهران می فرستادیم و یک هفته زمان می‌برد تا بدست‌مان برسد و هزینه پست هم داشت‌، اما در حال حاضر با دوربین های دیجیتال پیشرفته عکس گرفته می شود و همزمان می‌توان آن را دید و تکرار و انتخاب کرد، هزینه چاپ نیز بسیار کمتر است.
به گزارش ایسنا، عکاسی همچون بسیاری از حرفه های هنری همچنان در ایران از جایگاه در شان خود برخوردار نیست و این هنرصنعت جذاب و بسیار بسیار کاربردی همچنان بی توجهی های بسیاری را تحمل می کند که شاید یکی از بزرگترین آنها بی توجهی به حقوق مولف است.
انتهای پیام

http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/720914/از-شاه-عکاس-دیروز-تا-عکاسان-خسته-امروز
بستن   چاپ